رفتن به نوشته‌ها

دسته: وبلاگ

اپوزسیونی که نمازجمعه می رود

ترامپ مثل همیشه برای ایران رجزخوانی می کرد. فرهاد میثمی در آن سال ها زندان بود. در زندان جمهوری اسلامی. با این حال وقتی دید ترامپ زنجیر پاره کرده طاقت نیاورد و از همان زندان علیه ترامپ بیانیه داد. من آن روزها در روزنامه اعتماد می نوشتم. سرمقاله ای نوشتم با عنوان: اپوزسیون نجیب.

اپوزسیونی که نمازجمعه می رود

آقای جلیلی شما که از حضرت علی بالاتر نیستید؟

وقتی در مناظره های انتخاباتی پدیده این دوره از انتخابات گفت: «سه سال است که آقای زنگنه می خواهد با آقای جلیلی مناظره کند، چرا مناظره قبول نمی شود؟»، جلیلی گفت: «جای متهم در دادگاه است نه در تلویزیون». انصافا جواب هوشمندانه ای بود و از معدود مواردی که جلیلی توانسته بود پاسخ خوبی به حملات پورمحمدی تدارک ببیند. البته اعتماد به نفس جلیلی هم در این پاسخ بی تاثیر نبود.

آقای جلیلی شما که از حضرت علی بالاتر نیستید؟

برای غربت فیلسوفی که این روزها با سایه اش سخن می گوید

پانزدهم خرداد ماه سالروز تولد دکتر رضا داوری اردکانی است. چند سال پیش که خواستیم در همین خبرآنلاین و به همین مناسبت جشن کوچکی برای ایشان تدارک ببینیم بزرگوارانه دعوت مارا پذیرفت و آمد، اما مانع از جشن شد. شاید بدسلیقگی و کج سلیقگی ما بود که فکر می کردیم با کیک و شمع می توانیم شان و منزلت بزرگی چون او را پاس داریم. مردی که همه عمرش را به خواندن و نوشتن سپری کرده و تفریحی جز پرداختن به شعر و حکمت و فلسفه نداشته دلخوشی هایش از لون دیگری است. شرح آن جلسه به یادماندنی را محمد مهاجری قلمی کرد و در همان روزها منتشر شد. من هم چیزکی نوشتم که بازهم در همان ایام منتشر شد.

برای غربت فیلسوفی که این روزها با سایه اش سخن می گوید